سفارش تبلیغ
صبا ویژن
قاتی پاتی

قاطی پاطی

جوانی به حکیمی گفت:

وقتی همسرم را انتخاب کردم در نظرم طوری بود که گویی خداوند مانندش را در دنیا نیافریده است.

وقتی نامزد شدیم بسیاری را دیدم که مثل او بودند.

وقتی ازدواج کردیم خیلی ها را از او زیبا تر یافتم.

چند سالی را که باهم زندگی کردیم دریافتم که همه زن ها از همسرم بهترند.

حکیم گفت:آیا دوست داری بدانی از همه اینها تلخ تر و ناگوار تر چیست؟

جوان گفت:...آری...

اگر با تمام زن های دنیا ازدواج کنی احساس خواهی کرد که همه سگ های ولگرد محله شما از آنها زیبا ترند.

جوان با تعجب پرسید:چرا چنین سخنی میگویی؟...

حکیم گفت: چون مشکل در همسر تو نیست. مشکل اینجاست که وقتی انسان قلبی طمع کار و چشمانی هیز داشته

باشد و از شرم خداوند خالی باشد محال است که چشمانش را به جز خاک گور چیز دیگری پر کند.

آیا دوست داری همسرت دوباره زیباترین زن دنیا باشد؟

جوان گفت :آری...

حکیم گفت: مراقب چشمانت باش... 




موضوع مطلب :
جمعه 94 مرداد 23 :: 11:55 صبح ::  نویسنده : محمدعلی

درباره وبلاگ

چاق شدم دوباره
پیوندها
لوگو
چاق شدم دوباره
آمار وبلاگ
بازدید امروز: 3
بازدید دیروز: 12
کل بازدیدها: 63975